امام مهدى علیه السلام و مسئله‏ طول عُمر
داشتن طول عمر، به این اندازه بر خلاف عرف و عادتى است كه در میان مردم جهان جریان دارد. موضوع طول عمر در عصر حاضر، امرى حل شده است، و حدّاكثر، از حدّ یك استبعاد ابتدایى فراتر نمى‏رود؛ زیرا، در همین سال‏ها و دهه‏هاى اخیر، در روزنامه‏ها و مجلات، به نام افرادى بر مى‏خوریم كه عمرهایى در حد صد و پنجاه تا دویست و پنجاه سال داشته‏اند.آرى، مسئله‏ طول عمر امام زمان علیه ‏السّلام از دید ما، نه یك ایراد، بلكه یك استبعاد و اظهار تعجّب است تولّد امام مهدى علیه السلام در سحرگاه نیمه‏ شعبان سال (256 ه.ق) مورد تأئید همه دانشمندان شیعه و بسیارى از دانشمندان پیرو مكتب خلفاست این نوشتار ضمن بررسى پیشینه‏ى این موضوع از كتب علماى شیعه به بررسى آیات، روایات پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم و از منظر عقل و نگاه علوم تجربى به این مسئله پرداخته است. طبق روایات، امام مهدى علیه ‏السّلام كه در آخر الزمان ظهور خواهد كرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد ساخت، فرزند امام حسن عسكرى علیه‏ السّلام است كه در نیمه‏ى شعبان سال 256 ه. ق متولّد شده است. این حقیقت، مورد تأیید همه‏ى دانشمندان شیعه‏ى امامیه و جمع كثیرى از دانشمندان اهل سنّت است.(1) معناى روشن این سخن، آن است كه آن ذخیره‏ى الهى، داراى عُمرى طولانى است. تاكنون، بیش از هزار و صد پنجاه سال از عمر مبارك آن حضرت گذشته است. داشتن طول عمر، به این اندازه بر خلاف عرف و عادتى است كه در میان مردم جهان جریان دارد. موضوع طول عمر در عصر حاضر، امرى حل شده است، و حدّاكثر، از حدّ یك استبعاد ابتدایى فراتر نمى‏رود؛ زیرا، در همین سال‏ها و دهه‏هاى اخیر، در روزنامه‏ها و مجلات، به نام افرادى بر مى‏خوریم كه عمرهایى در حد صد و پنجاه تا دویست و پنجاه سال داشته‏اند.(2) آرى، مسئله‏ طول عمر امام زمان علیه ‏السّلام از دید ما، نه یك ایراد، بلكه یك استبعاد و اظهار تعجّب است، اما از آن جا كه مخالفان شیعه، همین استبعاد را یك اشكال تلقّى كرده و درباره‏ى آن به بزرگ ‏نمایى پرداخته‏اند و تا آن جا پیش رفته‏اند كه مسئله‏ى طول عمر امام مهدى علیه ‏السّلام را دلیل انكار وجود آن حضرت قرار داده‏اند، خود را ملزوم مى‏دانیم كه این مسئله را بررسى كنیم و به منظور روشن شدن اذهان و رفع استبعاد از فكر و اندیشه‏ى مخالفان، مطالبى را تقدیم داریم. پیشینه‏ى مسئله‏ طول عُمر از نخستین سال‏هاى پیدایش مشكلى به نام طول عمر امام زمان علیه ‏السّلام، اندكى بیش از دّه قرن مى‏گذرد. از آن روزگار تاكنون، همواره، از سوى مخالفان موضوع امامت، به مسئله‏ى طول عمر امام مهدى علیه‏ السّلام دامن زده شده است. تقسیم كتب شیعه آثار و تألیفات دانشمندان شیعه را از منظر (مسئله‏ طول عمر)، به طور مشخّص، مى‏توان به دو دسته تقسیم كرد: دسته‏ى یكم، آثارى است كه به طور تقریب. قبل از سال 370 ه. ق تألیف شده است. دسته‏ى دوم، آثارى است كه پس از تاریخ یاد شده به رشته‏ى تحریر در آمده است. در آثار دسته‏ى نخست، هیچ اثرى از مسئله‏ى طول عمر حضرت مهدى علیه ‏السّلام دیده نمى‏شود. و این، بدان معنا است كه عمر مبارك حضرت مهدى علیه ‏السّلام تا این زمان، طبیعى مى‏نموده، لذا از ناحیه‏ى طول عُمر ایشان، پرسشى در اذهان جامعه‏ى آن روز وجود نداشته است. از آثار این دوره مى‏توان از بصائر الدرجات، نوشته‏ى محمد بن حسن صفارقمى (در گذشته‏ى 290 ه.ق) و كافى، اثر شیخ كلینى رازى (در گذشته‏ى 329 ه. ق) و شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار، نوشته‏ى قاضى نعمان بن محمد تمیمى مغربى (در گذشته‏ى 363 ه. ق) و كتاب الغیبة، اثر (3)شاگرد برجسته‏ى شیخ كلینى، محمّد بن ابراهیم نعمانى(4) معروف به (ابن أبى زینب) نام برد. گرچه تاریخ درگذشت دانشمند اخیر، به درستى معلوم نیست، امّا از این كه وى، در اثر خود، هیچ سخنى از مسئله‏ى طول عمر به میان نیاورده... است، چنین بر مى‏آید كه تا زمانى كه او كتاباش را مى‏نوشته، عمر امام عصر علیه‏ السّلام، عمرى متعارف بوده و از ناحیه‏ى طول عمر آن حضرت، هنوز پرسشى در اذهان آحاد جامعه‏ى اسلامى وجود نداشته است و دانشمند یاد شده نیز، احتمالاً، به همین دلیل، متعرض این مسئله نشده است. از همین‏جا مى‏توان حدس زد كه درگذشت این عالم بزرگوار، به احتمال زیاد، قبل از سال 375 ه. ق بوده است؛ زیرا، مشكل طول عمر، در دهه‏هاى پایانى سده‏ى چهارم ه ق مطرح بوده است و دانشمندانى كه در این زمان مى‏زیسته‏اند، متعرّض آن شده‏اند. مرز نهایى عمر متعارف شواهد موجود، نشان مى‏دهد كه در دهه‏هاى آخر سده‏ى چهارم ه.ق، دانشمندان و توده‏هاى مردم، مرز نهایى عمر متعارف را صد و بیست سال مى ‏دانسته‏اند و عمر مبارك امام زمان علیه ‏السّلام در سال 375 ه.ق از این حدّ گذشته و حالت غیرمتعارف پیدا كرده است. از این زمان به بعد، در میان بخش‏هایى از مردم، و حدّاقل در میان افراد بهانه‏جو، پرسش‏هایى در مورد طول عمر آن حضرت پدید آمده است. شیخ صدوق نخستین پژوهنده‏ى طول عمر امام مهدى علیه ‏السّلام اسناد و مدارك موجود، نشان مى‏دهد، نخستین دانشمندى كه به طرح مسئله‏ى طول عمر امام زمان علیه ‏السّلام پرداخته، ابو جعفر محمّد بن على ابن بابویه قمى، معروف به (شیخ صدوق) (در گذشته‏ى 381 ه.ق) است. وى، در كتاب خود، كمال الدین و تمام النعمة(5) به تفصیل، به مسئله‏ى طول عمر پرداخته و به پرسش‏هاى مخالفان مسئله‏ى طول عمر امام مهدى علیه‏ السّلام پاسخ گفته است. وى، فصل جامعى از كتاب یاد شده را به زندگى (معمّرین) اختصاص داده است و ده‏ها نفر از معمّرین را كه عُمرى بیش از صد و بیست سال داشته‏اند، نام مى‏برد و شرح حال و زندگى هر یك از آنان را به صورت مختصر ذكر مى‏كند. در میان این جمعیّت، كه بسیارى از آنان قبل از اسلام و شمارى پس از اسلام مى‏زیسته‏اند - عُمرهایى بین صد و بیست تا سه هزار سال به چشم مى‏خورد. مؤلف ارج‏مند، در پایان این فصل از كتاب خود مى‏نویسد: خیرهایى كه در مورد افراد داراى عمر طولانى ذكر كردم، اختصاص به شیعه ندارد، بلكه مخالفان ما نیز این خبرها را از طرق مختلف نقل كرده‏اند و بر آن صحه گذارده‏اند.(6) از نبى اكرم صلّى ‏اللّهُ‏ علیه‏ وآله ‏وسلّم نیز روایت شده كه فرمود: آن چه در میان امّت‏هاى پیشین روى داده، همانند آن، در میان این امّت نیز وجود خواهد داشت. حال كه عمر طولانى در میان پیشینیان به حقیقت پیوسته، چرا برخى قائم آل محمد صلّى ‏اللّهُ‏ علیه ‏وآله ‏وسلّم را به خاطر عُمر طولانى‏اش انكار مى‏كنند، بخصوص كه در مورد ایشان، خبرهاى فراوانى از نبى اكرم صلّى ‏اللّهُ ‏علیه‏ وآله ‏وسلّم و امامان معصوم علیه ‏السّلام به ما رسیده است(7)؟! قابل ذكر است كه مرحوم صدوق، مسئله‏ى طول عمر حضرت مهدى علیه‏ السّلام را تنها از طریق (تجربه‏ى تاریخى) و افراد داراى عمر طولانى، مورد بررسى قرار داده، و متعرض سایر ادله‏اى كه در بحث طول عمر مى‏توان بدان استناد كرد، نشده است. سده‏ى پنجم 1- شیخ مفید عالم دیگرى كه در اویل سده‏ى پنجم ه.ق، به مسئله‏ى طول عمر امام زمان علیه ‏السّلام پرداخته، محمّد بن محمّد بن نعمان، معروف به (شیخ مفید)، (413 - 336 ه.ق) است. وى امكان طول عمر را در مورد حضرت مهدى علیه ‏السّلام از دو دیدگاه مورد بررسى قرار داده است: نخست، از راه تجربه‏ى تاریخى وارد شده است و جمع زیادى از پیروان ادیان و ملل مختلف را كه عمرى دراز داشته‏اند، ذكر كرده، سپس با استناد به قرآن، از نوح پیامبر علیه ‏السّلام نام مى‏برد كه در میان قوم‏اش، نهصد و پنجاه سال اقامت كرد(8). 2- كراجكى عالم دیگر سده‏ى پنجم، محمّد بن على بن عثمان كراجكى (در گذشته‏ى 449 ه.ق) است. وى، از جمله‏ى عالمانى است كه به تفصیل، پیرامون مسئله‏ى طول عمر امام مهدى علیه ‏السّلام سخن گفته و اثر مستقلى به نام كتاب البرهان على صحّة طول عمر الأمام صاحب الزمان تألیف كرده است.(9) دانشمند یاد شده، نخست، به قرآن كریم استناد مى‏كند و عمر طولانى نوح و خضر را یادآور مى‏ شود، سپس از ابلیس نام مى‏ برد كه به تصریح قرآن، از روزگار آدم، و حتّى پیش از آن، تاكنون زنده است. وى، سپس، جمع كثیرى از معمّرین را ذكر مى‏كند كه از عُمر دراز برخوردار بوده‏اند، و عمر طولانىِ آنان، افزون بر امّت اسلامى، مورد قبول یهودیان و مسیحیان نیز قرار دارد.(10) 3- شیخ طوسى سومین دانشمندى كه در سده‏ى پنجم، متعرض مسئله‏ى طول عمر شده و براى پاسخگویى به این مشكل، به چاره‏ جویى پرداخته، محمّد بن حسن طوسى (460 - 385 ه.ق) است. وى، در كتاب الغیبه، مسئله‏ى طول عُمر حضرت مهدى علیه‏ السّلام را از دو منظر مورد بررسى قرار داده است: نخست، به احادیثى تمسك مى‏كند كه صاحبان صحاح اهل سنّت در مورد دجّال نقل كرده‏اند كه در زمان رسول خدا علیه ‏السّلام متولّد شده است و به حیات خود ادامه مى‏دهد تا در آخر الزمان خروج كند. دوم، به (تجربه‏ى تاریخى) استناد مى‏كند و نمونه‏هاى متعدّدى از (معمّرین) را ذكر مى‏كند(11) سده‏ى ششم امین الاسلام طبرسى امین الاسلام فضل بن حسن طبرسى، از دانشمندان سده‏ى ششم ه.ق است. نظر به این كه عمر طولانى هم در قرآن آمده، مانند عمر نوح و مسیح، و هم مورّخان، در تاریخ، از افرادى با عمر طولانى نام برده‏اند، به همین دلیل، دانشمند یاد شده، طول عمر را مسئله‏اى عادى مى‏داند و آن را امرى خارق العاده به شمار نمى‏آورد و معتقد است كه طولانى شدن زمان، وجود حیات را نفى نمى‏كند. وى، افزون بر استناد به دو دلیل گذشته، به قدرت الهى نیز تمسك مى‏كند و مى‏نویسد: حال كه ثابت شد كه خداوند سبحان، به شمارى از انسان‏ها، اعم از پیامبران و غیر آنان، عمر طولانى داده و این اقدام بر خلاف قدرت و حكمت خداوند نیست، چرا عُمر طولانى صاحب الزمان علیه ‏السّلام انكار مى‏شود، بخصوص كه او، حجّت خداوند بر بندگان‏اش است و خلیفه‏ى خدا است در زمین؟! آرى، خداوندى كه به نوح و خضر و عیسى و... عمر طولانى داده، قادر است به امام صاحب الزمان علیه ‏السّلام نیز عمر طولانى دهد. دانشمند یاد شده، سپس از نگاه اعجاز به مسئله‏ى طول عمر مى‏نگرد؛ چرا كه پیامبران و امامان، از قدرت اعجاز برخوردارند(12) و ممكن است در مسئله‏اى مانند طول عمر، از آن بهره گیرند.(13) سده‏ى هفتم 1- خواجه نصیر طوسى خواجه نصیر الدین طوسى (672 - 597 ه.ق) در بررسى مسئله‏ى طول عمر، از دو دلیل استمداد جسته است: نخست، به دلیل قدرت و علم خداوند تمسك مى‏كند و مى‏گوید، كسى كه اعتقاد داشته باشد كه خداوند، قادر و عالم است، مسئله‏ى طول عمر نزد او، امرى بعید نخواهد بود. سپس، از دلیل (تجربه‏ى تاریخى) بهره مى‏گیرد و از افرادى نام مى‏برد كه از عمر درازى برخوردار بودند و هم اكنون نیز زنده‏اند، مانند خضر و الیاس (از پیامبران) و دجّال و سامرىّ (از شقاوت‏مندان). وى در بیان نتیجه‏ى بحث مى‏نویسد: حال كه در دو سوى این مسئله، یعنى هم در جانب پیامبران خدا و هم در جانب دشمنان خدا، داشتن طول عمر جایز است، چرا در جانب وسط كه اولیاى خدا باشند، طول عمر جایز نباشد؟!(14) 2- محقّق اربلى على بن عیسى اربلى (در گذشته‏ى 693 ه.ق) مسئله‏ى طول عمر را امرى عادى به حساب مى‏آورد و براى اثبات آن، نخست، به قرآن كریم استناد. مى‏كند كه به صراحت، عمر طولانى را براى نوح پیامبر مورد تأیید قرار داده است. سپس به روایاتى تمسّك جسته است كه براساس آن، خضر. طولانى‏ترین عُمر را در میان فرزندان آدم دارد. وى، آن‏گاه، به تاریخ مراجعه مى‏كند و شمار زیادى از افراد داراى عمر طولانى را نام مى‏برد كه پیش از اسلام و یا معاصر بعثت رسول اكرم صلّى ‏اللّهُ‏ علیه ‏وآله ‏وسلّم در میان عرب و غیرعرب مى‏زیسته‏اند. وى، سپس، به دلیل قدرت خداوند تمسك مى‏كند و طول عمر حضرت مهدى علیه ‏السّلام را در پرتو قدرت الهى، كاملاً، ممكن و عملى مى‏داند.(15) قابل ذكر است كه محقّق اربلى. در بحث طول عمر، تا حدود زیادى تحت تأثیر امین الاسلام فضل بن حسن طبرسى قرار دارد. 3- ابن میثم بحرانى كمال الدین میثم بن على بن میثم بحرانى (699 - 636 ه.ق)، مسئله‏ى طول عمر حضرت مهدى علیه ‏السّلام را نه یك اشكال، بلكه آن را یك استبعاد مى‏داند و براى رفع استبعاد، به سه دلیل تمسك مى‏كند: نخست، به (تجربه‏ى تاریخى) استناد مى‏كند و با مراجعه به اخبار معمّرین، مقدار عمر حضرت مهدى علیه‏ السّلام، و حتّى بیش از آن را امرى عادى به حساب مى‏آورد. سپس، به قرآن مراجعه مى‏كند و از اقامت نهصد و پنجاه ساله‏ى نوح در میان قوم‏اش نام مى‏برد. آن‏گاه به سنّت مراجعه مى‏كند و از داستان خضر و الیاس و دجال و سامرىّ نام مى‏برد. حیات این دو پیامبر و حیات دجّال و سامرى، مورد اتفّاق فریقین است.(16) سده‏ى هشتم علاّمه‏ى حلّى حسن بن یوسف بن مطّهر، معروف به علاّمه‏ى حلّى، (726 - 648 ه.ق) از بزرگان علماى شیعه در سده‏ى هشتم ه.ق است.(17) دانشمند یاد شده، مسئله‏ى طول عمر حضرت مهدى علیه ‏السّلام را نه یك اشكال، بلكه یك استبعاد مى‏داند، آن هم استبعادى ضعیف. وى، براى رفع استبعاد، به دو دلیل تمسك مى‏كند: نخست، این‏كه امكان عمر طولانى، امرى مسلّم و تردیدناپذیر است. دوم این‏كه عمر طولانى، در گذشته‏ى تاریخ، واقع شده است.(18) پی نوشت‌ها (1) ر.ك: (امام مهدى منتظر در نهج‏البلاغه)، نوشته‏ى مهدى فقیه ایمانى. در این كتاب، نام صد و دو نفر از دانشمندان اهل سنّت ذكر شده كه همگى، به ولادت امام مهدى علیه ‏السّلام در سال 255 یا 256 ه.ق تصریح كرده‏اند. در كتاب دفاع عن الكافى نوشته‏ى هاشم حبیب العمیدى، جلد دوم، بیست و شش نفر به این آمار افزوده شده است. (2) سالنامه‏ى پارس، ص 100 (نقل از كتاب شیعه چه مى‏گوید؟ ص 287، حاج سراج انصارى). (3) شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار، چاپ مؤسّسه‏ى انتشارات اسلامى وابسته به جامعه‏ى مدرسین حوزه‏ى علمیّه‏ى قم. (4) طبقات أعلام الشیعه،آقا بزرگ تهرانى، ج 1، ص 230، دارالكتاب العربى، چاپ یكم، 1390 ه. ق. (5) كمال الدین و تمام النعمة، ص 576 - 553. (6) قابل ذكر است كه شمارى از دانشمندان اهل سنت، از جمله ابو حاتم سیستانى، كتاب مستقلى در مورد (معمّرین) تألیف كرده است. (7) كمال الدین و تمام النعمة، ص 576. (8) مضفات شیخ مفید، ج 3، ص 103 - 93، با تحقیق سیّد محمد قاضى، چاپ كنگره‏ى هزاره‏ى شیخ مفید، چاپ اوّل، سال 1413 ه.ق (9) این كتاب، هم اكنون بخشى از جلد دوم كنز الفوائد را تشكیل مى‏دهد. (10) ) كنز الفوائد، محمّد بن على بن عثمان كراجكى، ج 2، ص 158 - 114، با تحقیق شیخ عبدالله نعمه، انتشارات دارالذخائر، قم، 1410 ه.ق. (11) 11) كتاب الغیبه، محمّد بن حسن طوسى، ص 126 - 113، با تحقیق عبادالله تهرانى و على احمد ناصح، مؤسسّه‏ى معارف اسلامى، قم، چاپ اوّل، 1411 ه.ق. (12) پیروان برخى از فرق اسلامى، این اقدام اولیا را كرامت نامیده‏اند، نه معجزه. (13) اعلام الورى یأعلام الهدى، امین الاسلام فضل بن حسن طبرسى، ج 2، ص 310 - 305 با تحقیق مؤسّسه‏ى آل البیت، چاپ اول، 1417 ه.ق. (14) تلخیص المحصل (المعروف به (نقدالمحصّل))، خواجه نصرالدین طوسى، ص 433، دارالاضواء، چ دوم، بیروت، لبنان، 1405 ه.ق. (15) كشف الغمه فی معرفة الأئمه، على بن عیسى اربلى، ج 2، ص 488، به بعد، با تحقیق سیدهاشم رسولى، چاپ علمیّه، قم، 1381 ه.ق. (16) قواعد المرام فی علم الكلام، كمال الدین میثم بن على بن میثم بحرانى، ص 191، چا مهر، چاپ اوّل، قم، 1398 ه.ق. (17) طبقات أعلام الشیعه، آقا بزرگ تهرانى، ج 5. ص 52 دارالكتاب العربى چاپ اول 1975 م. (18) مناهبح الیقین فى اصول الدین، علامه، حسن بن یوسف بن مطهّر حلى، ص 330، با تحقیق محمدرضا انصارى قمى، چاپ اول، 1416 ه.ق.

:: موضوعات مرتبط: مهدویت , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد صابری
تاریخ : دو شنبه 26 آبان 1393
زنان یاری دهنده امام زمان(عج)

ام خالد عبدی، بانویی است که استاندار عراق، یوسف بن عمرو به سبب عقیده شیعی و پیروی از زید بن علی بن الحسین علیه السلام در کوفه، دست او را قطع کرد. وی در راه عقیده و عبادت خویش، استواری و پای‌ بندی قاطعی داشت و در بیان معارف دین و ابراز عشق و ارادت به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله برابر مخالفان، هیچ کوتاهی و مسامحه ‌ای روا نمی ‌داشت.(10)

 

 

یکی از آرزوهای دیرینه بشر گسترش عدالت به معنای واقعی در سرتاسر گیتی است و این آرزو به شکل نوعی اعتقاد در ادیان الهی تجلی نموده است. در طول تاریخ کسانی که مدعی تحقق این ایده شدند، طرح ها ریختند و چاره ها اندیشیدند، ولی نتوانستند بشر خسته دل را امیدی بخشند. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، تنها چراغ فروزانی است که می تواند تاریکی ها و غبار خستگی را از انسان دور کند. روزی که او می آید و حکومت واحد جهانی تشکیل می دهد، انحراف ها و بی عدالتی ها را محو می سازد و ابرهای خودخواهی و نفاق را کنار می زند. در آستانه ظهور امام، حوادث شگفت انگیزی اتفاق می افتد که یکی از آن ها بازگشت گروهی از مؤمنان واقعی برای درک و تماشای عظمت و شوکت جهانی اسلام خواهد بود؛ البته عده ای از کافران بد طینت نیز در این میان پیش از آخرت به دنیا باز می گردند تا به سزای پاره ای از اعمال ننگین خود برسند.


رجعت کنندگان


روایاتی که رجعت کنندگان را معرفی می کند، به دو دسته تقسیم شده اند:

1. بعضی روایات به طور عموم دلالت می کند که تمام مؤمنان خالص (زن و مرد) و کفار و معاند (زن و مرد) که در طول تاریخ در روی زمین زندگی کرده اند، بر می گردند. امام صادق علیه السلام فرموده است: « همانا رجعت عمومی نیست؛ بلکه خصوصی است، بر نمی گردند مگر مؤمنان خالص و کفار محض».(1) 
2. بعضی از روایات، رجعت‌کنندگان را با اسم و مشخصات معرفی می‌ کند.

در این میان گروهی از یاوران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، زنانی هستند که خدا به برکت ظهور امام آنان را زنده می کند و آن ها بار دیگر به دنیا رجعت می کنند.

در منابع معتبر اسلامی، نام سیزده زن آمده است که به هنگام ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زنده خواهند شد و در لشکر امام به مداوای مجروحان جنگی و پرستاری بیماران خواهند پرداخت. در روایتی آمده است که امام صادق علیه السلام فرمود: « همراه مهدی سیزده زن خواهند بود». مفضل بن عمر از حضرت پرسید: «آن‌ ها را برای چه کاری می ‌خواهد؟» حضرت فرمود: «برای مداوای مجروحان و رسیدگی به مریض‌ ها؛ همان ‌گونه که وقتی همراه پیامبر بودند، چنین می‌کردند». مفضل پرسید: «نام آن ها را بفرمایید». حضرت فرمود: «قنواء دختر رشید هجری، ام ایمن، حبابه والبیّه، سمیه مادر عمار بن یاسر، زبیده، ام خالد احمسیه، ام سعید حنفیه، صبانه ماشطه و ام خالد جهنیه».(2)

هر چند در حدیث امام صادق علیه السلام فقط از نه نفر از آنان نام می برد، اما باید توجه داشت زنانی همچون «صیانه» که مادر چند شهید بود و خود نیز با وضعی جانسوز به شهادت رسید، سمیه که در راه دفاع از عقیدۀ اسلامی خود، سخت‌ ترین شکنجه ‌ها را تحمل نمود و تا پای جان از عقیدۀ خود دفاع کرد، ام‌ خالد که برای حفظ اسلام جانباز شد و نیز دیگرانی همچون زبیده، کسانی بودند که زرق و برق دنیا هرگز آنان را از اسلام باز نداشت؛ بلکه آن ها از آن امکانات در راه عقیده خود استفاده کرده و در مراسم حج که یکی از ارکان دین است، به کار بردند. بعضی نیز افتخار دایگی رهبر امت را داشتند و خود نیز از معنویات زیادی برخوردار بودند و بعضی دیگر، از خانوادۀ شهیدانی بودند که خود، پیکر نیمه ‌جان فرزندان ‌شان را حمل کردند. این افراد با داشتن چنین شرایطی ثابت کردند که می ‌توانند گوشه‌ ای از بار سنگین حکومت جهانی اسلام را بردوش گیرند.

زنان مؤمن

سمیه، مادر عمار یاسر

هفتمین فردی که به اسلام گروید و بدترین شکنجه ‌ها را نیز تحمل کرد، سمیه بود.(3) او و شوهرش، یاسر در دام ابوجهل گرفتار شده بودند و او به آن ها دستور داد که به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دشنام دهند، اما آن ها چنین کاری نکردند. ابوجهل زره آهنی به سمیه و یاسر پوشاند و آن ها را مقابل آفتاب سوزان نگه ‌داشت. پیامبر صلی الله علیه و آله که گاهی از کنارشان عبور می ‌کرد، آن ها را به صبر و مقاومت سفارش می‌ کرد و می ‌فرمود: «ای خاندان یاسر صبر پیشه کنید که وعده‌ گاه شما بهشت است». سرانجام ابوجهل با ضربتی آنها را به شهادت رساند.(4)


ام ایمن

این زن که نامش "برکه" است، دختر "ثعلبه بن عمرو بن حصن بن مالک" و خدمت‌ گزار "آمنه"، مادر پیامبر و کنیز پیامبر صلی الله علیه و آله بود. آن گاه که رسول خدا صلی الله علیه و آله مادر خود را از دست داده بود، وی پرستاری حضرت را برعهده گرفت و به اصطلاح، خدمت ‌گزار رسول خدا صلی الله علیه و آله محسوب می‌ شد. پیامبر صلی الله علیه و آله درباره اش می ‌فرمود: «او باقی ‌ماندۀ خاندان من است».(5) او از شیفتگان امامت بود که در ماجرای فدک، حضرت زهرا علیها السلام او را به عنوان شاهد معرفی کرد و پنج یا شش ماه پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله در زمان خلافت ابوبکر از دنیا رفت.(6)


صیانه

از دیگر زنان رجعت کننده در دوران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که به یاری حضرت می پردازند، "صیانه" است. درباره او آمده می نویسند: «در دولت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیزده تن برای معالجۀ زخمیان زنده گشته و به دنیا باز می‌ گردند. یکی از آنان "صیانه" است که همسر "حزقیل" و آرایشگر دختر فرعون بوده است. شوهرش "حزقیل" پسرعموی فرعون و گنجینه دار او بوده و به گفتۀ او، مؤمن خاندان فرعون است که به پیامبر زمانش، موسی علیه السلام ایمان آورد».(7)

نسیبه، دختر کعب

وی که همسر "زید بن عاصم" و از بانوان مجاهد و صحابی فداکار رسول خدا صلی الله علیه و آله و راوی حدیث از آن حضرت بوده است. درباره او نوشته ‌اند: «‌ در بیعت عقبه که 62 مرد از قبیله خزرج شرکت داشتند و با رسول خدا صلی الله علیه و آله بیعت کردند، دو زن یعنی نسیبه و خواهر وی هم حضور داشتند و بدون اینکه به هنگام بیعت، دست رسول خدا صلی الله علیه و آله به دست آن ها بخورد، با آن حضرت بیعت کردند و به اطاعت پیامبر صلی الله علیه و آله اقرار و تعهد نمودند».(8)

او که کنیه اش "ام عماره" است، در بیعت رضوان، جنگ احد و در جنگ یمامه که بعد از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله با مسیلمه کذاب واقع شد، حضور داشته است. ایمان و اخلاص و فداکاری وی در جنگ احد، به جایی رسید که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «وفاداری و مقاومت نسیبه، بهتر و بالاتر از بسیاری از مردها می‌ باشد».(9) در جنگ "یمامه" نیز دوازده زخم برداشت و حتی یک دست وی هم قطع شد.


ام خالد عبدی

ام خالد عبدی، بانویی است که استاندار عراق، یوسف بن عمرو به سبب عقیده شیعی و پیروی از زید بن علی بن الحسین علیه السلام در کوفه، دست او را قطع کرد. وی در راه عقیده و عبادت خویش، استواری و پای‌ بندی قاطعی داشت و در بیان معارف دین و ابراز عشق و ارادت به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله برابر مخالفان، هیچ کوتاهی و مسامحه ‌ای روا نمی ‌داشت.(10)


زبیده

او، همسر هارون الرشید و از شیعیان بود. وقتی هارون از عقیدۀ او آگاه شد، سوگند یاد کرد او را طلاق دهد. او به انجام کارهای نیک معروف بود. زمانی که یک مشک آب در شهر یک دینار طلا ارزش داشت، او همۀ حُجاج و شاید مردم مکه را سیراب کرد. او دستور داد با کندن کوه ‌ها و احداث تونل‌ ها، آب را از خارج حرم مکه، به حرم آوردند. وی صد کنیز داشت که همگی حافظ قرآن بودند و هر کدام موظف بود که یک دهم قرآن را بخواند؛ به گونه ‌ای که از منزل او صدای قرائت قرآن همانند زمزمۀ زنبورهای عسل بلند بود.(11)


حبابه والبیه

بزرگانی همچون شیخ طوسی، شیخ کلینی، فیض کاشانی، محدث بحرانی، طبرسی، راوندی و علامه مجلسی، او را محدث و راوی حدیث از هشت تن از امامان معصوم، از امام علی علیه السلام تا امام رضا علیه السلام دانسته ‌اند. وی، راوی حدیث از امام علی علیه السلام بوده و در روزگار امام زین العابدین علیه السلام، 113 سال از عمر او می گذشت. در سال 183ق که امام موسی بن جعفر علیه السلام شهید شده و امام رضا علیه السلام عهده ‌دار امامت گردید، وی به حضور امام هشتم رسید؛ در حالی که عمر او در این روزگار، حداقل 235 بود. وقتی از دنیا رفت، امام رضا علیه السلام او را با پیراهن خود کفن کرده و به خاک سپرد. سن او هنگام مرگ، بیش از 240 سال بود. او، دوبار به جوانی بازگشت که یک بار به معجزه امام سجاد علیه السلام و بار دوم به معجزه امام هشتم علیه السلام بود. هشت امام معصوم علیهم السلام با خاتم خود بر سنگی که او همراه داشت، نقش بستند.(12)


قنواء، دختر رشید هجری

دانشمندان رجالی و اهل فقه و حدیث، مانند شیخ طوسی، برقی و مامقانی این بانوی بزرگوار را از بانوان یاور امام صادق علیه السلام و راوی حدیث از آن حضرت معرفی کرده ‌اند. میزان پایداری در عقیده و پای‌ بندی او به اسلام و تشیع و علاقه اش به امیرالمؤمنین علیه السلام، از جریانی که دربارۀ شیوه اسارت و شهادت پدرش توسط ابن زیاد نقل می ‌کند، مشخص می ‌شود.(13)


زنان غیرمؤمن


در حدیثی از امام باقر علیه السلام، از زنی خبر داده شده است که حضرت زهرا علیها السلام را خیلی رنج می ‌داد. این زن نیز از رجعت کنندگانی است که باز می گردد تا به سزای عملش در این دنیا برسد:« آگاه باشید اگر قائم ما قیام کند، حمیراء زنده می ‌شود تا اینکه آن حضرت به او تازیانه بزند و تا اینکه از وی برای فاطمه دختر رسول‌خدا انتقام بگیرد. روای از حضرت پرسید:« فدایت شوم! چرا بر او تازیانه می ‌زند؟» حضرت فرمود: «به سبب افترا و تهمتی که به أم ابراهیم زد». روای پرسید: «چرا خداوند، تا زمان قائم آن را به تأخیر انداخت؟» امام باقر علیه السلام فرمود: «به سبب اینکه خداوند، پیامبر را برای رحمتِ خلق مبعوث کرد، ولی مهدی را برای انتقام از دشمنان».(14)

_____________________________

پی نوشت:

1. حر عاملی، الایقاظ من الهجعۀ، باب 10، ص360.

2. طبری، دلائل الامۀ، ص260.

3. طبسی، چشم‌اندازی از حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص78.

4. ریاحین الشریعۀ، ج4، ص335.

5. تاریخ طبری، ج2، ص7.

6. قاموس الرجال، ج10، ص378.

7. ریاحین الشریعۀ، ج5، ص153.

8. ابن اثیر، اسدالغابۀ، ج5، ص 555.

9. بحارالانوار، ج20، ص 133.

10. آیت ‌الله خویی، معجم رجال الحدیث، ج14، ص 23، 108، 176.

11. چشم اندازی به حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص77.

12. مامقامی، تنقیح المقال، ج23، ص 75.

13. شیخ عباس قمی، سفینۀ البحار، ج1، ص 522؛ ریاحین الشریعۀ، ج5.

14. صدوق، علل الشرایع، جلد 1و2، ص304.



:: موضوعات مرتبط: مهدویت , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد صابری
تاریخ : سه شنبه 1 مهر 1393
حکومت جهانی امام مهدی چند سال به طول می‌انجامد

بعد از آنكه مصلحت الهى اقتضاء كرد امام زمان (عليه السلام) از پرده غيبت بيرون مى آيند، دشمنان و ستمگران در مقابل آنحضرت به صف آرايى مى پردازند و جنگهاى سختى پيش مى آيد كه به لطف خداوند و همّت پيروان صديق و وفادارشان آن حضرت در همه وقايع عليرغم تحمّل رنجهاى فراوان به پيروزى نائل مى شوند و حكومت عدل الهى را تأسيس مى نمايند كه در توصيف آن، ام السلمه از پيامير اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم)نقل مى كند: ....

حكومت جهانى حضرت مهدى (عليه السلام) چه ويژگيهايى دارد و امام زمان (عليه السلام) چند سال حكومت مى كنند؟ 

بعد از آنكه مصلحت الهى اقتضاء كرد امام زمان (عليه السلام) از پرده غيبت بيرون مى آيند، دشمنان و ستمگران در مقابل آنحضرت به صف آرايى مى پردازند و جنگهاى سختى پيش مى آيد كه به لطف خداوند و همّت پيروان صديق و وفادارشان آن حضرت در همه وقايع عليرغم تحمّل رنجهاى فراوان به پيروزى نائل مى شوند و حكومت عدل الهى را تأسيس مى نمايند كه در توصيف آن، ام السلمه از پيامير اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم)نقل مى كند: كه در سايه حكومت حضرت مهدى (عليه السلام) چنان عدالتى در جامعه مستقر مى شود كه زنده ها آرزو مى كنند اى كاش مرده ها زنده مى بودند و از آن عدالت بهره مند مى گشتند. و در مورد ديگر ضمن اشاره به اين حقيقت كه حضرت مهدى (عليه السلام) بر دلهاى مردم حكومت خواهند كرد مى فرمايند: شما را به مهدى، مردى از قريش بشارت مى دهم كه ساكنان آسمان و زمين از حكومت و فرمانروايى او خشنودند ... در دوره حكومت آن حضرت زمين بركات خود را به روى مردم مى گشايد، امنيت بر همه جوامع حاكميت پيدا مى كند، تعليم و تربيت و علم و دانش پيشرفت فوق العاده اى پيدا مى كند، در روابط اجتماعى صفا و صميميّت رواج مى يابد و ... حضرت كوفه را پايتخت حكومت خود بر مى گزينند و حتى امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند: مسجد سهله خانه امام (عليه السلام) خواهد بود يعنى حضرت با خانواده اش در آنجا سكونت خواهند داشت. در زمينه مدّت حكومت آن حضرت اقوال متفاوتى در روايات وارد شده است; در برخى از روايات مدت حكومت امام زمان(عليه السلام)هفت سال، در برخى ديگر هشت سال و در بعضى ده و بيست و يا حتى هزار سال ذكر شده است كه جمع نمودن بين اين روايات گفته اند سالهاى آن زمان با سالهاى رايج در زمان ما فرق خواهد داشت، چنانكه در بعضى از روايات آمده است كه حكومت حضرت هفت سال است و هر سال آن به مقدار ده سال از سالهاى شماست. علامه مجلسى در بحارالانوار درباره اختلاف اين روايات مى نويسند: برخى روايات بر تمام مدت حكومت دلالت دارد، برخى بر مدت ثبات و استقرار حكومت، بعضى بر طبق سالها و روزهايى است كه ما با آن آشنائيم و بعضى احاديث ديگر بر طبق سالها و ماه هاى روزگار حضرت است كه طولانى خواهد بود و ... بااين همه آنچه مسلم است دوره حكومت آنحضرت كوتاه نخواهد بود زيرا با توجه به زحمات فراوانى كه انبياء و ائمه(عليها السلام)در طول تاريخ كشيده اند بعيد است نتيجه اش ايجاد يك حكومت 7 يا 8 ساله باشد، آنهم با اين همه روايات و توصيفاتى كه درباره آن حكومت جهانى از آدم تا خاتم نقل شده است; بهرحال مدّت اين حكومت به اندازه اى خواهد بود كه طعم عدالت به ذائقه بشريت چشانده مى شود و آنان بعد از تحمل قرن ها بى عدالتى و ستم، به يك جامعه جهانى عادلانه دست مى يابند كه مسائلى همچون اقتصاد، بهداشت، امنيت، دانش و صنعت، كشاورزى و ... در حدّ بسيار بالايى از سلامت و رشد و ترقى برخوردار خواهد بود.

 


:: موضوعات مرتبط: مهدویت , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد صابری
تاریخ : سه شنبه 1 مهر 1393
غيبت كبرا

ﺎﺑﺖ ﺑﻪ را ﻣﻌﯿﻨﯽ ﺷﺨﺺ اﻣﺎم ﺻﻐﺮا ﻏﯿﺒﺖ ﺧﻼف ﺑﺮ او در ﮐﻪ اﺳﺖ زﻣﺎن اﻣﺎم ﻏﯿﺒﺖ از ﺑﺨﺶ دوﻣﯿﻦ ﮐﺒﺮا ﻏﯿﺒﺖ دوازده‌اﻣﺎﻣﯽ ﺷﯿﻌﯿﺎن ﺑﺎور در . ﻧﮕﻤﺎﺷﺘﻪ‌اﺳﺖ آﻏﺎز ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ ﻏﯿﺒﺖ از ﭘﺲ و( ﻗﻤﺮی ) ۳۲۹ ﺳﺎل از ﻏﯿﺒﺖ اﯾﻦ . ﺑﻬﺮه‌ﻣﻨﺪﻧﺪ وﺟﻮدش ﻓﯿﺾ از ﻣﻮﺟﻮدات اﻣﺎ ، اﺳﺖ ﭘﻨﻬﺎن ﻧﻈﺮﻫﺎ از اﻣﺎم ﻏﯿﺒﺖ دوران در ﺑﺮﭘﺎﯾﯽ و ﻋﺪل ﺑﺮﻗﺮاری ﺑﺮای ، ﮐﺮده ﻇﻬﻮر ﻣﻘﺪس ﻣﮑﺎﻧﯽ در ﺣﻀﺮت ﺧﺪا ﺧﻮاﺳﺖ ﺑﻪ دوران اﯾﻦ ﭘﺎﯾﺎن در . دارد اداﻣﻪ ﻧﺎﻣﻌﻠﻮم ﻣﺪﺗﯽ ﺑﺮای و ﺷﺪه‌اﺳﺖ . ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ﻗﯿﺎم اﺳﻼم ﺷﺮﯾﻌﺖ ﮐﺒﺮی ﻏﯿﺒﺖ دوران در اﻣﺎم و ﺷﯿﻌﯿﺎن راﺑﻄﻪ : ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ رواﯾﺖ اﻧﺼﺎری ﻋﺒﺪﷲ ﺑﻦ ﺟﺎﺑﺮ از « اﻟﺪﯾﻦ ﮐﻤﺎل » در ﺻﺪوق ﺷﯿﺦ ﮐﺒﺮی ﻏﯿﺒﺖ دوران در ﺣﺠﺖ ﭘﺮﻫﯿﺰﮐﺎر داﻧﺸﻤﻨﺪان دوران اﯾﻦ در . ﺷﻮﻧﺪ ﻣﺮﺗﺒﻂ اﻣﺎم ﺑﺎ او ﻃﺮﯾﻖ از ﻣﺮدم ﺗﺎ ، ﻧﺪارد وﺟﻮد ﻣﺸﺨﺺ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪه‌ای و ﺧﺎص ﻧﺎﺋﺐ دﯾﮕﺮ زﻣﺎن اﻣﺎم ﻏﯿﺒﺖ زﻣﺎن در . ﭘﺮداﺧﺖ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﻣﺮدم ارﺷﺎد و ﻫﺪاﯾﺖ ﺑﻪ او ﻋﺎم ﻧﺎﯾﺐ ﻋﻨﻮان ﺑﻪ (، ﻋﺞ ) زﻣﺎن اﻣﺎم ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻏﯿﺒﺖ از ﺑﻌﺪ ﺷﯿﻌﻪ وارﺳﺘﻪ و : ﮔﻮﻧﻪ‌اﺳﺖ اﯾﻦ ﻏﯿﺒﺖ روزﮔﺎر در دﯾﻨﯽ داﻧﺸﻤﻨﺪان از ﻣﺮدم ﭘﯿﺮوی ﻣﻮرد در زﻣﺎن اﻣﺎم ﻓﺮﻣﺎن اﯾﻤﺎﻧﯽ و ﻓﮑﺮی ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ آن‌ﮔﺎه . ﺑﻮد ﺧﻮاﻫﺪ زﻣﺎن اﻣﺎم از آﻧﺎن وری ﺑﻬﺮه اﺻﻠﯽ زﻣﯿﻨﻪ ، اﻧﺠﺎﻣﯿﺪ ﺧﻮاﻫﺪ ﻃﻮل ﺑﻪ ﺳﺎل‌ﻫﺎ ﮐﻪ ، ﻣﺮدم اﯾﻤﺎﻧﯽ و ﻋﻘﻠﯽ رﺷﺪ ﺧﻮاﻫﻨﺪ را او ﺑﯿﮕﻤﺎن ، ﮐﻨﻨﺪ ﻧﻈﺎره را زﻣﺎن اﻣﺎم وﺟﻮد ﺧﻮرﺷﯿﺪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺷﻮد روﺷﻦ ﮔﻮﻧﻪ‌ای ﺑﻪ دﻟﺸﺎن ﭼﺸﻢ و ﺑﺮﺳﺪ ﺧﻮﯾﺶ رﺷﺪ از اﻧﺪازه‌ای ﺑﻪ اﻧﺴﺎن‌ﻫﺎ [ ﻣﻨﺒﻊ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ ] . دﯾﺪ : [۲] ﻣﯽ‌‌ﮐﻨﺪ ﺧﻼﺻﻪ ﭼﻨﯿﻦ را ﻏﯿﺒﺖ وﺟﻮد در " ﻟﻄﻒ " ﻣﻮﺿﻮع ﺷﯿﻌﯿﺎن دوازدﻫﻢ اﻣﺎم ﻏﯿﺒﺖ زﻣﯿﻨﻪ در ﺧﻮد اﺳﺘﺪﻻل در ﻣﺮﺗﻀﯽ‌ ﺷﺮﯾﻒ ﮐﺒﺮی ﻏﯿﺒﺖ در ﺣﺠﺖ ﻧﻘﺶ ﻫﺪاﯾﺖ و دﯾﻦ ﺣﻘﺎﯾﻖ و اواﻣﺮ ﺑﯿﺎن ﺑﺮای اﻣﺎم وﺟﻮد اﺳﺖ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺷﯿﻌﻪ ﮐﻪ ﺣﺎﻟﯽ در ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻣﯽ ﻏﯿﺒﺖ ﺑﻪ اﻧﺘﻘﺎد در ﺷﯿﻌﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن ﮔﻮﯾﺪ ﻣﯽ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ ﻋﻼﻣﻪ ﯾﺎ ﻣﻔﯿﺪ ﺗﻮاﻧﺪ ﻧﻤﯽ ﻃﺒﻌﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺮدم دﺳﺘﺮس در ﺗﻮاﻧﺪ ﻧﻤﯽ وﺟﻪ ﻫﯿﭻ ﺑﻪ ﮐﻪ ﻏﺎﯾﺒﯽ اﻣﺎم زﯾﺮا ﮐﻨﺪ ﻣﯽ ﻧﻔﯽ را ﮐﺎرﮐﺮد اﯾﻦ اﻣﺎم ﻏﯿﺒﺖ اﯾﺪه اﺳﺖ ﺿﺮوری ﻣﺮدم وی ﻧﯿﺴﺖ ﻧﯿﺎزی و ﺑﯿﺎﻓﺮﯾﻨﺪ را اﻣﺎم ﺧﻮاﺳﺖ ﻫﺮﮔﺎه ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﯽ او ، دﻫﺪ ﻧﺠﺎت را ﺑﺸﺮﯾﺖ ﺗﺎ ﺑﯿﺎورد آﯾﻨﺪه در را اﻣﺎﻣﯽ ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﯽ ﺧﺪا اﮔﺮ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ . ﺑﺎﺷﺪ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﻠﮑﻪ . ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺮدم ﻇﺎﻫﺮی ﻫﺪاﯾﺖ و دﯾﻦ ﻣﻌﺎرف رﺳﻤﯽ ﺑﯿﺎن ﺻﺮﻓﺎ اﻣﺎم وﻇﯿﻔﻪ ﮔﻮﯾﺪ ﻣﯽ ﭘﺎﺳﺦ در ﺷﯿﻌﻪ . ﺑﺮد ﺳﺮ ﺑﻪ ﻏﯿﺒﺖ در و ﺑﯿﺎﯾﺪ دﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﺘﺮ ﻫﺎ ﺳﺎل ﻫﺪاﯾﺖ را ﺧﺪا ﺳﻮی ﺑﻪ اﻧﺴﺎن ﺳﯿﺮ و دﻫﯽ ﺟﻬﺖ را ﻣﺮدم ﻣﻌﻨﻮی زﻧﺪﮔﯽ ﮐﻪ اﺳﺖ اﻣﺎم اﯾﻦ . ﺑﺎﺷﺪ ﻣﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﺸﺮ ﺑﺎﻃﻨﯽ ﻫﺪاﯾﺖ و وﻻﯾﺖ دار ﻋﻬﺪه ﻫﻤﺰﻣﺎن وی ﺑﺎ ارﺗﺒﺎط در و ﮐﻨﺪ ﻣﯽ ﻧﻈﺎره را اﻧﺴﺎن روﺣﯽ و ﺑﺎﻃﻨﯽ ﺣﯿﺎت ﻫﻤﭽﻨﺎن اﻣﺎم ﺑﻠﮑﻪ . ﻧﺪارد اﻣﺎم ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ ﻇﻬﻮر ﯾﺎ ﻏﯿﺒﺖ ﺑﻪ ارﺗﺒﺎط ﻧﻘﺸﯽ ﭼﻨﯿﻦ اﯾﻔﺎی . ﮐﻨﺪ ﻣﯽ [۳] . ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻓﺮاﻫﻢ وی دﻧﯿﻮی آﻓﺮﯾﻨﯽ ﻧﻘﺶ و ﻇﻬﻮر ﺑﺮای زﻣﺎﻧﻪ اﮔﺮ ﺣﺘﯽ اﺳﺖ ﺿﺮوری زﻣﺎن ﻫﺮ در اﻣﺎم وﺟﻮد ﻟﺬا . اﺳﺖ آ



:: موضوعات مرتبط: مهدویت , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد صابری
تاریخ : چهار شنبه 5 شهريور 1393
غيبت صغرا

ﺪ ﻣﻨﺘﻘﻞ اﻟﺤﺴﻦ ﺑﻦ ﺣﺠﺔ ﻓﺮزﻧﺪش ﺑﻪ اﻣﺎﻣﺖ .ق.ه۲۶۰ ﺳﺎل در ﻋﺴﮑﺮی ﺣﺴﻦ ؛ ﺷﯿﻌﯿﺎن ﯾﺎزدﻫﻢ اﻣﺎم درﮔﺬﺷﺖ از ﭘﺲ اﻣﺎﻣﯽ دوازده ﺷﯿﻌﯿﺎن ﻋﻘﯿﺪه ﺑﻪ ﻣﺸﮑﻼت و ﺑﻮد ﺑﯿﺖ اﻫﻞ ﻣﮑﺘﺐ ﭘﯿﺮوان ﻫﺪاﯾﺖ ﻣﺘﮑﻔّﻞ ﺧﻮﯾﺶ ﻧﻮّاب وﺳﯿﻠﮥ ﺑﻪ دوران ﻫﻤﺎن در وﻟﯽ ؛ ﻧﺪاﺷﺖ ﻋﻬﺪه ﺑﻪ را ﻣﺮدم اﻣﺎﻣﺖ آﺷﮑﺎرا ﭼﻨﺪ ﻫﺮ ﮐﻪ اﯾﻦ در آﻧﺎن ﺑﺎور ﺑﻪ [۱] . ﻧﻤﺎﯾﺪ ﻣﯽ ﺻﻐﺮی ﻏﯿﺒﺖ ﺑﻪ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﺷﯿﻌﻪ اﻧﺠﺎﻣﯿﺪه‌اﺳﺖ ﻃﻮل ﺑﻪ .ق.ه۳۲۹ ﺳﺎل ﺗﺎ ﮐﻪ وﺿﻌﯿﺖ اﯾﻦ از . ﻣﯩﮑﺮد ﺣﻞ را آﻧﺎن ﻓﻘﻬﻰ و ﻋﻠﻤﯽ ﻋﺜﻤﺎن : از ﻋﺒﺎرت‌اﻧﺪ ﻧﻔﺮ ﭼﻬﺎر اﯾﻦ . ﻣﯽ‌ﮐﺮده‌اﻧﺪ ﻃﺮح را ﺧﻮد ﻣﺴﺎﺋﻞ و ﺑﻮده ارﺗﺒﺎط در اﻣﺎم ﺑﺎ آﻧﻬﺎ ﻃﺮﯾﻖ از ﺷﯿﻌﯿﺎن و ﺑﻮده‌اﻧﺪ او ﺧﺎص ﻧﺎﺋﺐ ﻧﻔﺮ ﭼﻬﺎر ﻣﺪت . ﺳﻤﺮی ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ و روح ﺑﻦ ﺣﺴﯿﻦ ، ﻋﺜﻤﺎن ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ، ﺳﻌﯿﺪ ﺑﻦ . ﻧﻤﻮد وﻓﺎت ﻫﺠﺮی ۳۰۰ ﺳﺎل در و ﺑﻮد ﻧﺎﺋﺐ ﺳﺎل ۱/۵ ﻣﺪّت ﺑﻪ ﮐﻪ اﺳﺪی ﻋﻤﺮوی ﺳﻌﯿﺪ ﺑﻦ ﻋﺜﻤﺎن ، اﺑﻮﻋَﻤﺮوی -۱ . ﮔﺬﺷﺖ در ﻫﺠﺮی ۳۰۵ ﺳﺎل در و داﺷﺖ ﻋﻬﺪه ﺑﻪ را ﺧﺎﺻّﻪ ﻧﯿﺎﺑﺖ واﻻی ﻣﻘﺎم ﺳﺎل ۴۰ ﺣﺪود در وی ؛ ﻋﻤﺮوی ﺳﻌﯿﺪ ﺑﻦ ﻋﺜﻤﺎن ﺑﻦ ﻣﺤﻤّﺪ ﺟﻌﻔﺮ اﺑﻮ -۲ . ﮐﺮد وﻓﺎت ۳۲۶ ﺳﺎل ﺷﻌﺒﺎن در و ﺑﻮد ﺳﻔﺎرت ﻣﻘﺪّس ﻣﻘﺎم ﻣﺘﺼﺪّی ﺳﺎل ۲۱ ﺣﺪود در ﮐﻪ ﻧﻮﺑﺨﺘﯽ روح ﺑﻦ ﺣﺴﯿﻦ ، اﺑﻮاﻟﻘﺎﺳﻢ -۳ . ﮔﻔﺖ وداع را ﻓﺎﻧﯽ دار ۳۲۹ ﺳﺎل ﺷﻌﺒﺎن ﻧﯿﻤﻪ در و ﺑﻮده ﻣﻨﺼﺐ اﯾﻦ دار ﻋﻬﺪه ﺳﺎل ۳ ﻣﺪّت ﺑﻪ ( ﺳَﯿﻤُﺮی ) ﺳَﻤُﺮی ﻣﺤﻤّﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ، اﺑﻮاﻟﺤﺴﻦ -۴ ﻋﻬﺪه ﺑﺮ را اﻣﺎم وﮐﺎﻟﺖ ﮐﻪ ﺑﻮده‌اﻧﺪ ﻧﯿﺰ دﯾﮕﺮی اﻓﺮاد ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﻬﺮﻫﺎی در و ﺧﺎص ﻣﻮارد در دوران اﯾﻦ در اﻟﺒﺘﻪ . ﺑﻮده‌اﺳﺖ ﻣﻄﻠﻖ و ﻋﺎم اﻓﺮاد اﯾﻦ وﮐﺎﻟﺖ ﺑﻦ اﺑﺮاﻫﯿﻢ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ، [۳] اﻟﯿﺴﻊ ﺑﻦ ﺣﻤﺰة ﺑﻦ اﺣﻤﺪ اﻓﺮاد اﯾﻦ ٔ ﺟﻤﻠﻪ از [۲] . ﺑﻮده‌اﺳﺖ ﺧﺎص ﻧﻮاب ٔ واﺳﻄﻪ ﺑﺪون وﮐﺎﻟﺖ اﯾﻦ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺑﺮﺧﯽ ﮐﻪ داﺷﺘﻪ‌اﻧﺪ . ﺑﺮد ﻧﺎم ﻣﯽ‌ﺗﻮان را [۶] وﺟﻨﺎﺋﯽ ﻣﺤﻤﺪ اﺑﻮ و [۵] ﺻﺎﻟﺢ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ، [۴] ﻣﻬﺰﯾﺎر ﻣﻮﻋﻮد ﻣﻬﺪی ، ﻫﺠﺮی ۳۲۹ ﺳﺎل در . ﮔﺮدﯾﺪ آﻏﺎز ﮐﺒﺮی ﻏﯿﺒﺖ آن ﺑﺎ ﻫﻤﺮاه و ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ ﭘﺎﯾﺎن ﺳﻤﺮی ﻣﺤﻤّﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻬﺎرم ﻧﺎﺋﺐ وﻓﺎت ﺑﻪ ﺻﻐﺮی ﻏﯿﺒﺖ [۷] . ﺑﻮد ﻧﺨﻮاﻫﺪ ّ ﺟﻞ وّ ﻋﺰ ﺧﺪاوﻧﺪ إذن ﺑﻪ ﻣﮕﺮ ، ﻇﻬﻮری ﮐﻪ : ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ ﭼﻨﯿﻦ و ﻧﻤﻮد اﻋﻼم ً رﺳﻤﺎ را ( ﮐﺒﺮی ) ﺗﺎﻣّﻪ ﻏﯿﺒﺖ ﺷﺮوع و ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﯽ و ﺳﻔﺎرت ﭘﺎﯾﺎن : ﺑﻮد ﻣﺤﺪود ﻧﻈﺮ دو از زﻣﺎن اﻣﺎم ﺻﻐﺮی ﻏﯿﺒﺖ . اﻧﺠﺎﻣﯿﺪ ﻃﻮل ﺑﻪ ﺳﺎل ﻫﻔﺘﺎد از ﮐﻤﺘﺮ ﮐﻪ زﻣﺎﻧﯽ ﻧﻈﺮ از ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ﺻﻮرت ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﻮدﻧﺪ ﻫﻢ ﮐﺴﺎﻧﯽ اﻣﺎ ، ﺑﻮد ﭘﻨﻬﺎن ﻧﻈﺮﻫﺎ از اﻣﺎم ﭼﻪ اﮔﺮ ، ﻣﺪّت اﯾﻦ در ﮐﻪ ﻣﻌﻨﯽ اﯾﻦ ﺑﻪ . ﻧﺒﻮد ﺟﺎﻧﺒﻪ ﻫﻤﻪ ، ﻏﯿﺒﺖ اﯾﻦ ، ﻧﯿﺰ ﺷﻌﺎﻋﯽ ﻧﻈﺮ از اﻣﺎم ﻧﺰد ﺑﻪ را ﻣﺮدم ﺳﺆاﻻت و ﻧﺎﻣﻪ‌ﻫﺎ و ﻣﯽ‌ﮐﺮدﻧﺪ ﺑﺮﻗﺮار ارﺗﺒﺎط اﻣﺎم و ﻣﺮدم ﺑﯿﻦ ﮐﻪ ﺑﻮدﻧﺪ اﻣﺎم ﺧﺎصّ ﻧﺎﺋﺒﺎن ﻫﻤﺎن اﻓﺮاد اﯾﻦ . ﺑﻮدﻧﺪ ﺗﻤﺎس در اﻣﺎم ﺑﺎ . ﻣﯽ‌رﺳﺎﻧﺪﻧﺪ ﻣﺮدم ﺑﻪ را او ﭘﺎﺳﺦ و ﻣﯽ‌ﻓﺮﺳﺘﺎدﻧﺪ ﯾﺎ ﻣ



:: موضوعات مرتبط: مهدویت , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد صابری
تاریخ : چهار شنبه 5 شهريور 1393